+ قبل از اینکه برای بار سوم از مسافرهای قطار شمارهٔ فلان به مقصد سمنان درخواست بشه تا به گیت فلان مراجعه کنن، بغلش کردم و گفتم: «مهم نیست چندبار روحمون می‌میره، مهم اینه یاد بگیریم بعد هزار و یکمین‌ بار هم بلند شیم.» نمی‌دونین رفیق روزهای غم و شادیِ هم بودن چقدر قیمتیه.


+ اصلا شما بگو سر بریده! لعنتی اینجوریه که می‌تونه و جور می‌کنه. خودش هم می‌دونه راجع به سر بریده، چک بی‌محل، خفه کردن پیرزن و کلهم اجمعین، هرچی بگه همین‌جا می‌مونه. دیدین میگن: «به بهشت نمی‌روم اگر فلانی آنجا نباشد و اینا؟» من حاضرم برم جهنم البته اگه این بشر اونجا باشه.


+ مثل یه کتاب باارزشه برام، دلم می‌خواد سطر به سطر بخونمش و ازش یاد بگیرم؛ که چطور می‌شه این‌همه استوار موند و این‌همه قشنگ حل مسئله کرد. البته ورای همهٔ این‌ها نگاهش مهری داره که خیلی وقته به دلم نشسته.


+ یه‌بار گفته‌بود: «دوای درد فقط بغل محکم خانم امیری و لاغیر!» نمی‌دونه من راهی برای لمس‌کردن اون حجم از زلالی روح و اون سادگی بزرگ و دلنشین بلد نیستم؛ واسه همینه فقط محکم بغلش می‌کنم.


پ.ن: برای فهمیدن مخاطب هر متن رو بعلاوه کلیک کنین.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

انجام پروژه های شبیه ساری عمران و معماری مطلب جدید دانستنی سایه روشن فروشگاه اینترنتی قطعات الکترونیک هاگلر Jim ثبت مکان در گوگل مپ