هیچوقت شرایطش پیش نیومد که گل بزنم و لباسم رو هلیکوپتری دور سرم بچرخونم. یا اینکۀ روی زانوهام شیرجه بزنم و دست به سینه برای دوربینها ژست بگیرم. اون ترمی هم که توی دانشگاه فوتسال داشتیم، اون زمانهایی که بچهها رو پام نمیاومدن و مجبور نبودم پاس گل بدم، مربی از زمین بازی میکشیدم بیرون.
هیچوقت نشد با دوستان بریم آزادی و با بردهای پرسپولیس و تیم ملی حنجرههامون رو به فنا بدیم. سهم ما فقط دیدن چندتا برد و باخت حساس وسط چارسو بود و امان از خاطرههای خوبش که هنوز هم دلبری میکنه.
در تقابل با روزگاری که همیشه من رو از اون چیزهایی که میخواستم دور نگه داشته، حالا با کمک چندتا از دوستان یک پیج فوتبالی ویژه زدیم و خیلی به پا گرفتنش امید داریم؛ به این شرط که کنارم و کنارمون باشین.
. آدرس پیج دراماگل
. از دوستان هرکسی که قلم خوبی داره و به فوتبال هم علاقه داره، برام پیام بذاره تا دربارۀ امکان همکاری باهم صحبت کنیم.
درباره این سایت